بسم الرب شهدا و الصدقین

کسى که انگشتر عقیق به دست کند، همیشه خیر میبیند. پیامبر اکرم

بسم الرب شهدا و الصدقین

کسى که انگشتر عقیق به دست کند، همیشه خیر میبیند. پیامبر اکرم

تحریف عاشورا در کلام شهید مطهری

تحریف عاشورا در کلام شهید مطهری
آن چیزی که بیشتر دل انسان را به درد می آورد این است که اتفاقا در میان وقایع تاریخی کمتر واقعه ای است که از نظر نقل های معتبر به اندازه حادثه کربلا غنی باشد.

گروه دین و اندیشه«تیتر یک»/ واقعه کربلا که یک حادثه عظیم است ابعاد گسترده‌ای دارد و  عشق شوق انگیز مردم به ابی عبدالله باعث شده تا تمام زوایای این حادثه به درستی تحلیل نشود.

اگرچه هدف از قیام ابی عبدالله علیه السلام تقریبا مهم‌ترین و کلیدی ترین مساله در واقعه عاشورا است ولی زوایای متعددی وجود دارد که هر کدام به نوبه خود از جایگاه والایی در هدایت و جهت دهی افکار عمومی نقش به سزایی دارد.

ادامه مطلب ...

صد نوا خیزد ز ناى نینوایت، یا حسین

به جای جای دلم جای پای توست یا حسین   خوشـــم که حنجره‌ام نینوای توست یا حسین
هـزار چشمه‌ی اشکم اگـر دهند به چشـم    خدا گواهست که وقف عزای توست یا حسین



کربلا عمیق‌ترین زخمی است که در تقویم‌ها با سر انگشت خونین ورق می‌خورد و با دیده‌ای پر ز اشک و قلبی سرشار از اندوه همراه است.
عاشورا مسلمانان واقعی را معرفی کرد و نقاب از چهره‌ها برداشت.
عاشورا، مرحله‌ای دوباره برای جان گرفتن اسلام بود.عاشورا، یادآور مردان غیوری است که امر به معروف و نهی از منکر را ارج نهادند و برای جاودانه ماندن دین اسلام، جان خود را نثار کردند.عاشورا، آینه‏ای است که تمامی مفاهیم انسانی را با ابعاد حقیقی‏اش در خود متجلی ساخته است.عاشورا، فقط یک روز نیست، یک حادثه نیست، عاشورا یک فرهنگ است.بخش نظرات این مطلب در اختیار شما کاربران عزیز است تا با کلام حسینی خود، آن را معطر سازید و بیان کنید هر آنچه که دل، در رسای سرور و سالار شهیدان، لبریز از گفتن است.به امید آنیم که همه ما از رهروان راستین نهضت عاشورا باشیم.


امام حسین (ع) فرموده‌اند:

کسی که گرفتاری و اندوه مۆمنی را برطرف کند و او را آسوده کند، خداوند گرفتاری و اندوه دنیا و آخرت را از او رفع می‌کند.

(بحارالانوار، ج 78، ص 122)

سقای دشت کربلا ...

در مشت گرفت آب و بی تاب نشد        شــرمنده اهل بیت و اصحاب نشد

در حیرتم از عطش، که مانند فرات        از شـــــرم لب تشنه‌ی او آب نشد


هر گاه نام عباس به میان می‌آید، همه ‌چیز به ازدحام می‌آیند.
اشک‌ها ازدحام می‌کنند که دریا شوند؛ دریاها ازدحام می‌کنند که اشک شوند؛ اشک‌ها و دریاها ازدحام می‌کنند که طوفان شوند و طوفان‌ها دست به دست هم می‌دهند تا علم عباس را بر پا نگه دارند.علم عباس، هنوز برپاست. دست عباس هنوز قلم نشده است. دست عباس، همین دسته‌های عاشوراست که هر سال از هر کوی و برزن، مانند رود خروشان جاری می‌شوند و کشور به کشور، شهر به شهر، مسجد به مسجد و حرم به حرم، بیرق خونین عاشورا را برپا نگه می‌دارند.بیرق خونین عاشورا را برپا نگه می‌دارند، تا رسم مردانگی از جهان برنیفتد، تا رسم وفا در جهان زنده بماند. حکایت عباس، حکایت عشق است؛ حکایت وفاست، حکایت دلدادگی است.
مشک عباس، پر از آب نبود؛ پر از آبرو بود. چه غافلند آنان که مشک عباس را تیرباران کردند. آبرو با تیر بر زمین نمی‌ریزد؛ آبرو با شمشیر بر زمین نمی‌ریزد؛ آبرو با شمشیر تازه‌تر می‌شود و با تیر زنده‌تر. آبرو با خون درخشان‌تر می‌شود.عباس، با مشک، آب نیاورده است؛ آبرو آورده است. با مشک آبرو آوردن، کار هر کس نیست. با مشک آب آوردن کار هر کسی هست. اما عباس،‌ کسی است که مثل هیچ‌کس نیست.


امام حسین (علیه السلام) فرموده‌اند:
عباس را نزد خدا منزلی است که روز قیامت، همه شهیدان بر آن رشک می‌برند.

(الخصال - ج 1 ص 68)