عبادت وقتى تمام و کامل میشود که انسان به غیر خدا به کسى دیگر مشغول نباشد، و در عملش شریکى براى خدای سبحان نتراشد، و دلش در حال عبادت بسته و متعلق بجایى نباشد، نه به امیدى، و نه ترسى، حتى نه امید به بهشتى، و نه ترس از دوزخى، که در این صورت عبادتش خالص، و براى خدا است، بخلاف اینکه عبادتش بمنظور کسب بهشت و دفع عذاب باشد، که در اینصورت خودش را پرستیده، نه خدا را
ترجمه تفسیر المیزان، ج1، ص: 42
پرسش: عبادت چیست؟
بعضى عبادت را تنها در نماز و ذکر و دعا مىدانند و بعضى در شعر خود مىگویند: «عبادت به جر خدمت خلق نیست» در این دو تفکر افراط و تفریط است.
نمونه افراط و تفریط در همه جا و همیشه بوده است. یکى در شناخت امام غلو مىکند و یکى امام را یک فرد عادى مىداند. یکى از وظایف انبیا جلوگیرى از انواع افراط و تفریط است.در اسلام به هر کارى که رنگ الهى داشته و براى خدا باشد، عبادت گفته مىشود، گرچه بنّایى و کارگرى باشد. چنانکه حضرت ابراهیم و اسماعیل پس از آنکه بنّایى کردند و پایههاى کعبه را بالا بردند، از خدا خواستند که کارگرى آنها را قبول کند. «و اذ یرفع ابراهیم القواعد من البیت و اسماعیل ربّنا تقبّل منّا» (بقره، 127)
آرى، در دید ما نماز و روزه عبادت است، امّا از دیدگاه قرآن، کارگرى ساختمانى هم که براى خدا باشد، عبادت است.
چگونه و به چه شیوهاى عبادت کنیم؟
براى این که عبادت ما از انواع خرافات و انحرافات دور باشد، باید در شیوه آن فقط از طریق وحى استفاده کنیم.چنانکه حضرت ابراهیم از خداوند خواست تا راه و روش پرستش را به ما نشان دهد. «و أرنا مناسکنا» (بقره، 128)
اگر هر انسانى به سمتوسویى و در لباسى و با لهجهاى از پیش خود شکل و قالبى براى عبادت بسازد و سلیقهها و تخیّلات و خرافات و آداب و رسوم غلط و نیازها و تهدیدها و تطمیعها و آرزوهاى خود را در آن جاسازى کند، هرج و مرجى رخ مىدهد که قابل کنترل نیست و ماجراى برخورد موسى با شبانى که براى خود خدا را انسانى محتاج ترسیم مىکرد، تکرار مىشود. بگذریم که در خود داستان تردید است؛ زیرا اگر هرکس هرچه مىخواهد بگوید و پیامبران مردم را به حال خود رها کنند با بعثت و فلسفه وجودى انبیا سازگار نیست. انبیا آمدند تا جلو سخنان و افکار ناروا را بگیرند و ما نباید بخاطر دلسوزى به یک چوپان بعثت موسى را لغو و بیهوده نشان دهیم.
در روایات مىخوانیم که امام به کسى که از پیش خود عبارتى را به دعا اضافه کرده بود و مىگفت: «یا مقلّب القلوب و الابصار» انتقاد کرد و فرمود: دعاى صحیح و آنچه بیان کردهایم این دعاست: «یا مقلّب القلوب»، نه یک کلمه کم و نه یک کلمه زیاد و نباید در آن تصرّف کنید.
چنانکه در اول سورهى حجرات به تمام مۆمنان سفارش شده که در هیچ کارى بر خدا و رسولش تقدّم و پیشى نگیرند.
«لاتقدّموا بین یدى اللّه و رسوله»
بهترین عبادت کدام است؟
بهترین عبادت آن است که مورد قبول خداوند قرار گیرد، مهم نیست که عبادت چیست؟ و عبادت کننده کیست؟
و محل عبادت کجاست؟ و در چه زمانى واقع مىشود؟ بلکه آنچه در عبادت مهم و اصل است، قبولى آن است.
در قرآن مىخوانیم؛ یک پیامبر بنّا و پیامبر دیگر کارگر و مکان، مسجدالحرام و زمان، در گرماى شدید و در غربت و نوع کار، ساختن کعبه؛ امّا آنچه به همهى اینها ارزش مىدهد، قبول شدن به درگاه خداوند است. «ربّنا تقبّل منّا» (بقره، 127)
در روایات مىخوانیم که براى امام کاظم علیه السلام اموال بسیارى از شخصیتهاى مختلف نیشابور آورده بودند؛ امّا امام از میان آنها تنها چند درهمى که از پیره زنى به نام شطیطه بود، پذیرفت.
آرى، کوچک و بزرگى لامپ مهم نیست، اتصال آن به برق مهم است. لامپ بزرگى که به برق وصل نباشد، نورى ندارد و لامپ کوچکى که وصل باشد، نور دارد.